ماتم زده ماتمزده تعزیت دار، داغدار، سوگوار، عزادار، ماتم دار، ماتمی، مصیبت دیده، مصیبت زده، مصیبت رسیده، اندوهگین، غمگین، محزون ادامه... تعزیت دار، داغدار، سوگوار، عزادار، ماتم دار، ماتمی، مصیبت دیده، مصیبت زده، مصیبت رسیده، اندوهگین، غمگین، محزون فرهنگ واژه مترادف متضاد